خرداد ماه آنتیگونه بر روی صحنه رفت و برادرش را در تالار حافظ به خاک سپرد. نمایشی که در آن انسانیت، قانون، مقاومت زنانه، زندگی، مرگ، تراژدی، اختیار و ادامه دادن را به نمایش کشیده شد. آنتیگونه نوشته سوفکل نمایشنامه نویس مشهور یونانی است این نمایشنامه بارها بر روی صحنه رفته و بعد از این هم خواهد رفت. داستان از این قرار است که پولونیکس و اتئوکلس در جنگ با یکدیگر کشته میشوند. به عقیده کرئون، پادشاه تب پولونیکس یک فرد خیانتکار است و استحقاق به خاک سپردن را ندارد و باید به حال خود رها شود. آنتیگونه و ایسمنه خواهران این دو برادر هستند. آنتیگونه اما نمی تواند ببیند که جسد برادرش اینگونه خوراک موجودات شود، بنابراین تصمیم میگیرد او را به خاک بسپارد. او از خواهرش ایسمنه طلب کمک میکند اما ایسمنه جرات مقابله با کرئون را ندارد، بنابراین آنتیگونه برادرش را به تنهایی به خاک میسپارد. و این تصمیم سرآغاز به وقوع پیوستن اتفاقهای بسیار دیگری میشود.
این نمایش به کارگردانی احسان خیرمند توجه تماشاگران را به خود جلب کرد. خیرمند از ما دعوت کرد به گونهای دیگر به تماشای وقایع این اثر مشهور سوفوکل بنشینیم. چندی پیش پای صحبتهای احسان خیرمند نشستیم و از او درباره روایت تازهاش پرسیدیم. در این نمایش او علاوه بر اینکه کارگردان نمایش بود، طراحی لباس بازیگران را نیز بر عهده داشت.
کمی از خودتان بگویید، چند ساله هستید و کجا تحصیل کردهاید
احسان خیرمند، 27 ساله هستم و از دانشکده هنر و معماری یک سال پیش فارغ التحصیل شدم. ادامه تحصیل نداده ام و هنوز هم برای این موضوع برنامهای ندارم.
از تجربه دو نمایشی که تا قبل از این روی صحنه بردید برای ما بگویید
از مهمترین نمایشهایی که در طی دو سال اخیر روی صحنه بردیم دو نمایش “نفر سوم” و “هویت” میتوانم نام ببرم. نویسندگی نفر سوم به عهده خودم بود که در ارمنستان بعد از یک سال تمرین به روی صحنه رفت. همچنین نمایش هویت در شهریور 97 هم در داخل و هم در خارج از ایران اجرا داشت که با استقبال خوبی هم مواجه شد. وقتی هویت را روی صحنه میبردیم همزمان تمرین برای آنتیگونه را نیز شروع کردیم. بعد از یک سال تمرین آنتیگونه را با دو نفر از گروه بازیگران نمایش هویت و بازیگرانی که به ما اضافه شدند آغاز کردیم.
با توجه به اینکه طراح لباس “هویت” هم خود شما بودید، آیا یکی بودن رنگ لباسهای این دو نمایش (آنتیگونه) به این دلیل است که وجه اشتراکی بین آنها وجود دارد
برای نمایش هویت از ترکیب سفید و مشکی استفاده شد، به این دلیل که شخصیتها دو معشوقه بودند که همدیگر را خنثی میکردند. در عین حال شخصیت دیگری در نمایش وجود داشت به نام “زمان” که رنگ لباسش از دو رنگ سفید و مشکی تشکیل شده بود. در داستان زمانی که عنصر زمان میایستد و کاری از عهدهاش ساخته نیست معشوقهها در کنار هم قرار میگیرند و با رنگ مشکی و سفید یکدیگر را کامل میکنند. هر چند که عنصر زمان میخواهد به عنوان یک شخصیت مجزا دوباره وارد شود و نقش خود را به عهده بگیرد و زمام کارها را به دست بگیرد. در طراحی لباس آنتیگونه داستان طور دیگری است. لباسها همه سفید در نظر گرفته شده اند به این دلیل که در ابتدا وقتی ما به این دنیا میآییم و وارد جامعه میشویم پاک و منزه هستیم اما وقتی رشد میکنیم و بر ما اتفاقاتی میافتد پاکی و معصومیتمان را از دست میدهیم. در آنتیگونه هم داستان همینگونه است در طول نمایش هر کدام از شخصیتها دست به کارهایی میزنند که شخصیت آنها لکه دار میشود. با بارش باران خون بر سر شخصیتها لباسهای سفیدشان کمکم پر از لکههای قرمز میشود. همچنین کف صحنه که سفید است به رنگ قرمز در میآید.
تنها یکی از شخصیتها لباس مشکی پوشیده، چرا؟
بازیگری که رنگ لباس متفاوتی دارد زن کرئون (زن پادشاه) است. او مشکی پوش است. زن کرئون تا اواخر نمایش نقش عروسک گردان است و کرئون عروسک اوست. چرا که کرئون تمام دستورات را زیر نظر زنش صادر میکند. دلیل دیگر مشکی پوشیدنش این است که تراژدی را زن کرئون رقم میزند. او در حالی وارد صحنه میشود که از کنار قبرها عبور میکند.
آیا طراحی لباس نمایش از ادبیات دوران پیش از میلاد یونان الهام گرفته شده است؟
طراحی لباس نمایش ارتباطی به یونان و اسطورههای یونان ندارد، بلکه تمرکزش روی موقعیتها است. در نمایشنامه اصلی، کرئون شخصیتی است که خودش دیالوگهایش را میگوید، اما در این نمایش ابتدا کرئون یک عروسک است و صدا برای تماشاچیان پخش میشود. اما در انتها متوجه میشود که تمام اشتباهات رخ داده را خود مرتکب شده و از یک عروسک به حالت یک انسان در میآید. در نتیجه توجه من به لحظهها و موقعیتها است که از بطن داستان اصلی گرفته شده است.
تنها یکی از شخصیتها لباس مشکی پوشیده، چرا؟
بازیگری که رنگ لباس متفاوتی دارد زن کرئون (زن پادشاه) است. او مشکی پوش است. زن کرئون تا اواخر نمایش نقش عروسک گردان است و کرئون عروسک اوست. چرا که کرئون تمام دستورات را زیر نظر زنش صادر میکند. دلیل دیگر مشکی پوشیدنش این است که تراژدی را زن کرئون رقم میزند. او در حالی وارد صحنه میشود که از کنار قبرها عبور میکند.
آیا طراحی لباس نمایش از ادبیات دوران پیش از میلاد یونان الهام گرفته شده است؟
طراحی لباس نمایش ارتباطی به یونان و اسطورههای یونان ندارد، بلکه تمرکزش روی موقعیتها است. در نمایشنامه اصلی، کرئون شخصیتی است که خودش دیالوگهایش را میگوید، اما در این نمایش ابتدا کرئون یک عروسک است و صدا برای تماشاچیان پخش میشود. اما در انتها متوجه میشود که تمام اشتباهات رخ داده را خود مرتکب شده و از یک عروسک به حالت یک انسان در میآید. در نتیجه توجه من به لحظهها و موقعیتها است که از بطن داستان اصلی گرفته شده است.
زیورآلات برای کدام شخصیتها استفاده شده است
با توجه به اینکه برای شخصیت ایسمنه یک شخصیت دو جنسیتی در نظر گرفته شده بازیگر مردی است که موهای بلندی دارد و گریم زنانه شده و انگشترهایی برای زینت به دست کرده. زن کرئون نیز سربندی به سر دارد که با برگهای ریزی زینت داده شده است.
طراحی گریم در خیلی از نمایشنامهها خصوصا چنین نمایشی حائز اهمیت است. اما این نمایش همانطور که گفته شد به لحاظ فرم، امروزی و ساده است. هیچ ارتباطی به یونان ندارد و المانی از گذشته در آن به چشم نمی خورد. با این حال این اجرا با حفظ دیالوگها و وفادار بودن به متن، یونانی، کلاسیک و اسطوری است. فریماه فرجی طراح گریم نمایش آنتیگونه از تجربه طراحی گریم چنین میگوید:
“طراحی لباس را براساس لباسها و کلیت کار انجام میدهم. طراحی و نوع پوشش بازیگران ربطی به دوره نویسنده نمایشنامه ندارد و آنچه که ما میبینیم لباسهایی یکدست سفید و ساده است. گریمی که برای این نمایش در نظر گرفتم چیزی بین ساده و امروزی و کلاسیک بودن است. با توجه به هم فکریهایی که با کارگردان نمایش داشتیم به این نتیجه رسیدیم که گریم بازیگرها با لباس آنها هماهنگی داشته باشد و بیشتر از لباسهای سفید آنها خودنمایی نکند. پس گریم این کار نمیتوانست پیچیده و با کنتراست بالا از کلیت کار (طراحی صحنه، طراحی لباس و…) باشد.
روی چه اعضایی از صورت شخصیتها تمرکز داشتین
آنتیگونه (ستایش زینلی) شخصیت محکم و سر سختی است، او یک زن قوی است و متفاوت از دیگر افراد جامعه خود است. با کشیدن خط چشمی در بالا و پایین چشمش که کمی معلوم باشد اما اغراق شده نباشد میخواستم برق چشمانش را نشان دهم و استقامت و استحکامش را تماشاچیان احساس کنند.
بازیگر نقشهایمون (حامد مهدی نژاد) در این نمایش به غیر ازهایمون در نقش دیگری ظاهر شده که آدم دورویی است. بازیگر بدون اینکه از صحنه بیرون برود بازی دو نقش را بر عهده دارد. پس فرصتی برای گریم نیست. در نتیجه برای این شخصیت فقط خط چشمی در نظر گرفتم که نه خیلی زخیم و نه خیلی نازک باشد.
ایسمنه (عدنان محمدی پور) یک شخصیت دو جنسیتی دارد. من از کارگردان خواستم بازیگر با حفظ ریش و سبیل گریم زنانه داشته باشد. رژ گونه نشانه شهوت درونی اوست که پنهان شده است. همچنین رژ قرمز به تمایلات جنسیاش ارتباط دارد.
زن کرئون (کیانا امین عطایی) تنها شخصیتی است که غیر از گریم آرایش دارد چون زن کرئون است. خط چشم مشکی کمی با دنباله و پهن تر از آنتیگونه و هایمون.
در آخر کرئون (علیرضا امین عطائی) گریم خاصی روی صورت ندارد اما مدل مو و ریشاش بیانگر شخصیتی که بازی میکند است.
من از وقتی یادم میاد همیشه یه دفتر طراحی و نقاشی داشتم چه وقتی بچه بودم چه وقتی الان که دفترم نرم افزارهای طراحیه. ما بین همه کلاس های تابستونی که می رفتم ورزش جای به خصوصی تو فعالیت های تفریحیم داشت. از ژیمناستیک گرفته تا شنا و الان هم که سنگنوردی جایگاه ویژه ای تو قلبم داره. علاقه به فشن و در کنار دنیای رنگ ها، استایل ها از چیزهای دیگه ای هست که دنبال کردنش برام لذت بخشه.