ذهن ما در طول شبانه روز بمب باران هزاران فکر مهم و غیر مهم می شه. از کارهایی که باید انجام بدیم تا اتفاق هایی که برامون افتاده و یادآوریش ممکنه ما رو آزرده خاطر کنه. همه این ها باعث می شه از کارهای مهمی که باید انجام بدیم باز بمونیم. یا از زاویه دیگه باعث میشه خلاقیت لازم رو نداشته باشیم. مشغله کاری و فکری روزانه و تعداد کارهای زیادی که باید انجام بدیم باعث می شه تمرکز لازم رو برای انجام کارها نداشته باشیم و دائم یا نگران باشیم یا افکار ما پرواز کنه و افکار پراکنده به سراغمون بیاد. می خوایم به کمک تجربه و توصیه یکی از نویسندگان و دیگر افراد توضیح بدیم چطور تمرکز بیشتری داشته باشیم. هر چند عوامل متفاوتی برای عدم تمرکز وجود داره ولی ما می خوایم یکی از کارهایی که کمک زیادی می کنه رو بررسی کنیم.
خانم جولیا کَمرون(Julia Cameron) ، نویسنده، شاعر و هنرمند آمریکایی در یکی از کتابهای خودش اولین بار از روش صفحات صبگاهی (morning pages) نام می بره. این تمرین به ما می گه هر روز صبح که از خواب بیدار می شین قبل از هر کاری با دست خط خودتون (نه به صورت تایپ) سه صفحه بنویسین. این تمرین اون زمان در بین نویسندگان رایج شد و خیلی از اونها از این روش استفاده کردن. حالا این صفحات شامل چه محتوایی هستن؟ هر چیز بیهوده، جنون آمیز، مسخره و پوچی که از ذهنتون می گذره رو بنویسین. خودتون رو به خاطر این افکار سرزنش نکنین. چیزی که در این تمرین خیلی مهمه اینه که نباید جلوی تراوشات ذهن رو گرفت. خانم کمرون می گه “هدف از این صفحات خلاص شدن از این افکار هست که تمرکز ما رو مختل کردن پس به عجیب و غریب بودن اونها توجه نکنین.” نکته ای که درباره این نوشته ها وجود داره اینه که نباید جلوی چشم شما باشن که بتونین بهشون مراجعه کنین. قلم رو روی کاغذ بذارید و فقط بنویسید و کاغذ ها رو به کناری بذارین تا با اونها مواجه نشین.
با توجه به تجربیات و مطالعات انجام شده لیست کردن کارها، آخر شب باعث میشه شما خواب بهتری داشته باشید. در مواردی هم دیده شده آدم ها از استرس ها و وقایع دردناک زندگیشون که نوشتن در ادامه استرس کمتری رو تجربه کردن.
در آخر خیلی از چالش های ذهنی انسان راه حل های ساده ای دارن اما به دلیل ذهن انسان که پیچیده ست ممکن هست فکر کنیم این راه حل های ساده جوابگو نباشن. به خودتون اجازه این تمرین رو بدین، انجامش بدین اما ممتد و پایدار.
من از وقتی یادم میاد همیشه یه دفتر طراحی و نقاشی داشتم چه وقتی بچه بودم چه وقتی الان که دفترم نرم افزارهای طراحیه. ما بین همه کلاس های تابستونی که می رفتم ورزش جای به خصوصی تو فعالیت های تفریحیم داشت. از ژیمناستیک گرفته تا شنا و الان هم که سنگنوردی جایگاه ویژه ای تو قلبم داره. علاقه به فشن و در کنار دنیای رنگ ها، استایل ها از چیزهای دیگه ای هست که دنبال کردنش برام لذت بخشه.